* حضرت عشق *

زندگی را به بیداری بگذرانید که سالها به اجبار خواهید خفت.

* حضرت عشق *

زندگی را به بیداری بگذرانید که سالها به اجبار خواهید خفت.

به زودی ...

به زودی اظهارات  "رومین"  و "مایکل فارادی" را در رابطه با وجود خدا خواهید خواند ...
 لطفا منتظر بمانید ...

پروتئین ها و اثبات وجود خدا ...

پروتئین ها جزء اصلی همه یاخته های زنده را تشکیل می دهند ، و عبارتند از پنج عنصر کربن ، هیدروژن ، نیتروژن ، اکسیژن و گوگرد که شاید در مولکول سنگین وزن آنها 40000 اتم وجود داشته باشد . چون 92 عنصر شیمیایی در طبیعت موجود است که همه بدون نظم و اتفاقی توزیع شده اند ، اندازه تصادف و احتمال کنار هم قرار گرفتن آن پنج عنصر برای ساختن مولکول های پروتئین و مقدار ماده ای که بایستی پیوسته در حال مخلوط شدن باشد و طول مدت زمانی که برای صورت گرفتن این ترکیب لازم می شود ، همه قابل محاسبه است .

یک ریاضی دان سوئیسی به نام " شارل اوژن گوی " این حساب را کرده و حد احتمال را 1 نسبت به 1610 پیدا کرده ، یعنی در هر1610 ترکیبی که ممکن است صورت گیرد ( و این عدد به اندازه ای بزرگ است که با کلمات نمی توان آن را حساب نمود ) تنها یک بار احتمال آن است که ترکیبی مانند ترکیب پروتئین از آن مخلوط بی ترتیب حاصل شود . مقداری از مواد که ممکن است در نتیجه زیر و رو شدن انها در کنار یکدیگر یک مولکول پروتئین ساخته شود مطابق حساب او میلیون ها بار بیش از همه ی ماده ای است که سراسر جهان را تشکیل می دهد .

برای آنکه حادثه ای بر سطح زمین صورت پذیر شود تقریبا بیلیونهای تمام نشدنی از سال یعنی 24310سال وقت لازم است .

پروتئین ها از مواد زنجیری موسوم به اسید آمینه ساخته شده اند . اینکه زنجیر ترکیبی اتم های این مواد چگونه به یکدیگر پیوسته ، خود مطلب بسیار جالب توجهی است . اگر اتم ها به صورت غلطی به یکدیگر پیوسته شوند ، به جای آنکه مایه ی حیات باشند زهر کشنده خواهند شد .

پروفسور ج.ب. لیتز انگلیسی حساب کرده است که زنجیر یک پروتئین ساده ممکن است که به 4810 شکل مختلف تشکیل شود . غیر ممکن است که با احتمالی به این ناچیزی تنها تصادف سبب آن باشد که مولکولی از پروتئین ساخته شود ، تازه پروتئین ماده شیمیایی بی جانی است و چون گوهر اسرار آمیز زندگی به آن در آمیزد زنده می شود .
فقط عقل بی پایان یعنی ذات خداوند است که می توانسته است بداند چنین مولکولی قابل پذیرفتن حیات است و توانسته است آن را بسازد و به آن زندگی ببخشد .

اگر زمین ما به اندازه خورشید بود ... ؟

اگر زمین ما به بزرگی خورشید بود چگالی خود را حفظ می کرد ، نیروی جاذبه 150 برابر می شد و ارتفاع جو به حدود 10 کیلومتر تنزل می کرد و بخار شدن آب غیر ممکن می شد و فشار هوا تقریبا به 150 کیلو گرم بر سانتی متر مربع می رسید . یک جانور یک کیلو گرمی 150 کیلو گرم وزن پیدا میکرد و اندام آدمی به کوچکی اندام سنجاب می شد . زندگی عقلی برای چنان موجوداتی دیگر امکان پذیر نبود .

اگر فاصله زمین تا خورشید دو برابر مدار کنونی آن بود ، حرارتی که از خورشید به آن می رسید به ربع حرارت کنونی تنزل می کرد ، و سرعت حرکت بر مدار آن نصف می شد ، و طول مدت زمستان دو برابر می گردید و بنابر این همه موجودات یخ می بستند .

اگر فاصله تا خورشید نصف می شد ، گرما چهار برابر و سرعت مداری دو برابر و طول مدت فصول نصف ( اگر تغییر فصلی امکان داشت ) و زمین به اندازه ای سوزان می شد که حیات بر آن نمی توانست بر قرار بماند .


زمین از لحاظ بزرگی و کوچکی و دوری و نزدیکی نسبت به خورشید و از حیث سرعتی که به روی مدار خود دارد ، چنان به آئین است که می تواند مرکز حیات باشد ، و نوع بشر همان گونه که اکنون مشاهده می شود به زندگی جسمی و عقلی و روحی خود ادامه دهد .

اگر در آغاز زندگی نقشه ای در کار نبود ، موجودات زنده ناچار بایستی بنا به تصادف پیدا شده باشند . اکنون تصادف یا چنان که اصطلاح شده است احتمال ، نظریه ریاضی تکامل یافته ای است که بر آن دسته از موضوعات معرفت تطبیق می شود که در آن طرف حدود یقین مطلق قرار دارند . این نظریه محکمترین اصولی را در اختیار ما می گذارند که بوسیله ی آنها می توانیم حقیقت را از خطا تشخیص دهیم و حدود امکان حدوث هر شکل خاصی از حوادث را حساب کنیم .